استارتاپ در واقع نوشتار فارسی کلمه Startup که مترجمان این کلمه رو کسب و کار نوپا تعریف کردن ولی سوال اینه که آیا چنین ترجمهای، معنای واقعی و کامل کلمه استارت آپ رو پوشش میده؟ مسلماً پاسخ منفیه. اگه به متخصصان کسب و کار مراجعه کنیم و بخوایم یه تعریف عامیانه، مختصر و مفید و البته کلی از استارتاپ ارائه بدن، تعریف زیر رو میگن:
استارتاپ در واقع کسب و کار یا شرکتی نوپا ست و به تازگی تأسیس شده. مزیت این نوع از کسب و کار اینه که رشد بسیار سریعی داره و موانعی که در برابر رشد سریع اون وجود داره، بسیار محدوده.
بنابراین فهمیدیم که تعریف عامیانه استارتاپ چیه و به چه کسب و کاری، کسب و کار نوپا گفته میشه. حال برای اینکه مطلب برای شما به صورت کامل جا بیفته و مفهوم استارت آپ را با گوشت، پوست و استخوان درک کنین، مثال زیر میتونه موثر باشه:
یک مثال کاربردی برای درک معنا و مفهوم استارتاپ فرض کنید یک کسب و کار جدید و تازه تأسیس راه اندازی میکنید و فعالیت این کسب و کار در زمینه جوشکاری (به صورت سیار) است. شخص جوشکار در ابتدا با سفارشهای کمی روبرو است ولی پس از مدتی تعداد تماسها زیاد میشود و به همین خاطر او مجبور میشود که نیروی جدید بگیرد. به بیان سادهتر اگر صاحب این کسب و کار به دنبال رشد و توسعه باشد و بخواهد به نیاز طیف وسیعی از مردم پاسخ دهد باید تعداد نیروی انسانی را افزایش دهد. حال یک کسب و کار را در نظر بگیرید که بین مردم، رستورانها و پیک موتوریها ارتباط برقرار میکند که نمونه امروزی آن، اسنپ فود است. ابتدا مشتری غذا را سفارش میدهد، سپس وقتی غذا آماده شد پیک سراغ رستوران میرود، غذا را تحویل میگیرد و آن را به دست مشتری میرساند. تصور کنید که این کسب و کار، فعالیت خود را با 5 نفر آغاز کرده است. فرض کنید تعداد مخاطبان این کسب و کار تحویل غذا در عرض یک ماه از 1000 نفر به 10000 نفر برسد. آیا لازم است تعداد کارکنان این کسب و کار از 5 نفر بیشتر شود؟ قطعاً هیچ لزومی ندارد؛ زیرا همه بار کاری بر دوش اپلیکیشن است و اپلیکیشن هم ظرفیت کافی برای خدمترسانی را دارد. این کسب و کار قطعاً رشد سریعی دارد و درآمد زیادی کسب میکند و رشد آن به واسطه خودش صورت میگیرد و به شخص خاصی بستگی ندارد. تنها باید چند نفر اپلیکیشن را کنترل کنند تا در صورت بروز خطا سریع آن را اصلاح کنند. به کسب و کار تحویل غذا یک استارتاپ میگوییم که هم تازهتأسیس و هم نوپا است و هم رشد سریعی دارد ولی این رشد سریعی باری را به دوش صاحبان کسب و کار و تیم پشتیبانی تحمیل نمیکند.
مهمترین خصوصیت استارت آپ یا کسب و کار نوپا این است که موانعی که بر سر راه رشد و پیشرفت آن وجود دارد، بسیار محدود است و این کسب و کار تا بینهایت میتواند توسعه پیدا کند. استارت آپ یک خاصیت دارد و همان خاصیت باعث میشود که سرمایهگذاران و کارآفرینان عاشق کسب و کارها نوپا باشد و آن خاصیت، امکان رشد و سوددهی عالی در کوتاهترین زمان ممکن است. از این رو است که آنها شیفته کار و سرمایهگذاری روی استارتاپها هستند.
حال که این نکات را بیان کردیم ممکن است این سوال در ذهن خلاق و زیباپسند شما شکل ببندد که تفاوت کسب و کارهای جدید یا استارتاپ چیست؟ تفاوت استارتاپ و سایر کسب و کارها استارتاپ و سایر کسب و کار در چند نقطه با هم اختلاف دارند. در ادامه به این نقاط یکی پس از دیگری اشاره شده است:
رشد:
اولین نقطه تمایز میزان رشد و پیشرفت است. کسب و کارهای دیگر برای رشد و پیشرفت باید منابع انسانی، تجهیزات و غیره اضافه کنند ولی استارتاپ خیلی راحت و با دغدغه بسیار کمتر توسعه پیدا میکند. اولین خصوصیت استارتاپ، رشد بسیار سریع است.
ابهام بالا:
یکی از خصوصیاتی که استارتاپ دارد این است که جدید است و یا اینکه نیازهایی که همیشه وجود داشته است را به شکلی بهتر پاسخ میدهد. هدف استارتاپ راحت کردن کار انسانها است. مسلماً برخی از استارتاپها هم هستند که یک نیاز را که تاکنون به آن پاسخ داده نشده است، انتخاب میکنند ولی ممکن است همه مردم راهکار این استارتاپ را نپسندند و به همین خاطر ابهام زیادی در مسیر رشد و پیشرفت این کسب و کار نوپا قرار دارد.
تمرکز بر ایده:
یکی از نکات مهم در مورد استارتاپها تمرکز آنها روی مفهوم ایده است. در واقع یک کسب و کار نوپا میآید و یک ایده خام را میسازد، روی آن کار میکند، محصول مرتبط با آن را تولید و در نهایت وارد بازار میکند و با تلاش و کوشش آن را به دست مشتری میرساند. این در حالی است که سایر کسب و کارها چنین خصوصیتی ندارند و نیازی به ایدهپردازی ندارند.
تأمین مالی متفاوت:
یکی از نکات مهمی که در مورد استارتاپها وجود دارد این است که تحت حمایت دولت و سایر سرمایهگذاران هستند و در صورتی که یک کسب و کار نوپا بتواند رشد و پیشرفت کند و به جایگاه خوبی برسد، قطعاً میتواند نظر سرمایهگذاران را جلب کند. سرمایهگذاران عاشق سودآوری هستند و هر کجا سود باشد، آنها هم به همان سمت و سو کشیده میشوند. به سرمایهگذارهایی که روی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند، سرمایهگذار خطرپذیر گفته میشود.
نگرش فراگیر (کشوری و جهانی):
معمولاً بنیانگذاران استارتاپ و کسانی که آن را راه اندازی کردند، دید و نگرش جامع و فراگیری دارند و ذهنشان محدود به یک منطقه و شهر خاص نیست. برخی استارتاپها در سطح کشوری و ملی و برخی دیگر نگرشی جهانی دارند.
نگرش حل مسئله:
یکی از تفاوتهای اصلی استارت آپ با سایر کسب و کارها این است که استارت آپ یا همان کسب و کار نوپا میکوشد یک مسئله را با یک نگرش مبتنی بر حل مسئله حل کند و یک راهکار نو برای نیازی که همیشه وجود داشته است، ارائه دهد.
تیم محور بودن:
یکی دیگر از نکات مهم در مورد استارتاپها این است که معمولاً به صورت تیمی کار و فعالیت میکنند. این در حالی است که یک کسب و کار جدید مانند یک فروشگاه با یک شخص هم میتواند کار خود را آغاز کند.